شاید آنچه به دنبال دیدن نمایش به ذهن برسد این است که وقتى شخصيت ها مجموعه بدبختى هايشان زياد مى شود، ديگر پيام خوشبختی مفيد و موثر نخواهد بود و برای مخاطب خیلی مشکل خواهد بود تا بخواهد به قدرت فرمان مثبت ذهنی باور پیدا کند.

سرویس  فرهنگ و هنر مشرق- نمايش "ترنسميترها" كارى از حميدرضا مهنايى با بازى خود او و دو بازيگر ديگر به نام هاى سعيد سالمى و شيده بيگ در خانه هنرمندان روی صحنه رفته است. داستان نمایش، برشی از زندگی امروز است. جوانانى كه دست به كارهاى مختلفى زده اند تا موفق شوند ولى هربار تلاشهايشان ناموفق بوده و اين بار تجربه جديد و غريبى را انتخاب كرده اند. چند دقیقه آغازین نمايش و بازى خوب تكنفره سعيد سالمى مخاطب را جذب مى كند ولى با ورود خواهر او(با بازى شيده بيگ) و بعد شوهر همين خواهر (با بازى حميدرضا مهنايى) و اصرار ناخوشايند و تصنعى بر رئال بودن كار و طبيعى بودن موقعيت، بازى ها نیز از يكدستى دور مى شوند.

در نمايش" ترنسميترها" نكته اى كه به جز يكدست نبودن بازى ها به آن ضربه زده، مخلوط شدن بى دليل چندين مطلب كه به نظر مى رسد با توجه به كوتاهى مدت زمان نمايش بيش از اندازه اند و بيشتر شعارى اند تا عميق و دقيق. بى منطق بودن بعضى از رفتارهاى شخصيت ها آن هم وسط یک ماجرای دیگر، مثل اذيت كردن برادر توسط خواهر بخاطر مرور عشق نافرجام برادر و اصرارش بر ناراحت كردن او، به شدت آزاردهنده است و چون دلایل منطقی این رفتار خواهر قبلا برای مخاطب روشن نشده است  در نتيجه تبدیل به وصله ناجوری وسط نمايش شده است.

همچنين در خلال نمايش اشاراتى به جنگ و اثرات مخربش شده كه متاسفانه مثل ايده هاى ديگر از يك اشاره گذرا فراتر نرفته است و ایده خوبیست که خام مانده است. تكرارهايى كه قرار است وظيفه فاصله گذارى را انجام دهند دقيقا به دليل تكرار جملات كارآيى خود را از دست مى دهند.
 
 

شايد جمله پايانى نمايش را بتوان به طعنه لطيفى تعبير كرد كه: "خيلى ها به حماقت به چشم تجربه و زيبايى نگاه مى كنند."
خوشبختى شايد در واقعيت تعريف مشخصى نداشته باشد و قسمتى از مغز وظيفه دارد تا فرمانش را صادر كند، اما وقتى شخصيت ها مجموعه بدبختى هايشان زياد مى شود، ديگر گفتن چنين پيامى مفيد و موثر نخواهد بود و برای مخاطب خیلی مشکل خواهد بود تا بخواهد به قدرت فرمان مثبت ذهنی باور پیدا کند. البته پيام اخلاقى نمايش، پيام خوبيست ولى اين سوال به وجود مى آيد كه آيا چنين قالبى برايش مناسب بود يا خير؟

نگارنده در گذشته و در این سالن جمع و جور و به اصطلاح دانشجويى واقع در طبقه سوم خانه هنرمندان، اجراهاى خوبى ديده و همچنان به اميد ديدن چنان اجراهايى  به ديدن اجراهاى اين سالن مى روم.  نمايش " آب، آينه و اثر پيگماليون" ( امير احمد قزوينى ) و نمايش " نانبشته" ( آزاده داربويى) از كارهاى خوبى هستند كه اين سالن به خود ديده است، كه همه عوامل از متن تا بازى هاى خوب بازيگران و حتى نورپردازى و طراحى صحنه همه و همه در كنار هم و در خدمت كل كار بوده اند. نمايش " آب، آينه و اثر پيگماليون" كه شباهت " ترنسميترها" به آن قابل انكار نيست، سال گذشته نيز در سالن ديگرى اجراى مجدد داشت.

*جمشید رضایی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس